قصه رفتنت


رفتنت برایم عجیب بود، همانگونه که آمدنت
همه چیز خوب بود تا آنزمان که خواستی قانون تو را به تمامی اجرا کنم، میدانستم که عواقب اجرایش فقدان توست ... اما آنچنان خواسته ات برایم مهم بود که دل و جان دادم به گفته هایت و قانونت خط به خط اجرا شد.
میدانستم که میخواستی تو پایان دهنده باشی
میدانستم که اگر همه چیز آنگونه شود که تو میخواهی دیگر نمی مانی ...
و اکنون در شگفتم که آیا قانون همه بشریت چنین است؟ آیا همه اگر تمام و کمال در شرایطی قرار بگیرند که میخواهند، شرایط را برهم میزنند؟
1 Comments:
Anonymous *سایه* said...
اغلب ما قبل از به دست آوردن یا از دست دادن چیز یا کس و یا موقعیتی تصور غلطی از نحوه ی برخوردمون با اون قضیه داریم..