رفتيم تا براي آمرزش روحي دعا كنيم كه برايمان دعا مي خواند
- خدايش بيامرزد
شهيد آمرزيده خداست
- مگر چه ديگري مي شد گفت كه گريه هم مصلحت نبود
رفتن، ايستادن و سكوت
مثل تمام رفتنها، مثل تمام ايستادنها
- جوان بود
مگر جوانها نمي ميرند
- آزاده سروي بود
سروها هم مي خشكند
- هدفش سبزه چراغي ست كه اميد آزادي مي خوانيمش